هفتاد و هفتمین دوره جشنواره ونیز، پس از فستیوال فیلم برلین که در فوریه امسال برپا شد، اولین جشنواره اروپایی است که پس از شیوع بیماری واگیردار کرونا، نه در دنیای مجازی، بلکه مانند هر سال در سینماهای لیدو، در منطقه ساحلی ونیز ایتالیا، برپا میشود. با این حال نمیتوان تاثیرات و تغییرات ناشی از بروز این ویروس کشنده را بر برنامههای قدیمیترین جشنواره سینمایی جهان نادیده گرفت:
نخستین پیامد چشمگیر این همهگیری، کاهش شمار فیلمهای ارسالی به فستیوال است که از میان آنها تنها ۵۰ عنوان انتخاب و در برنامه امسال گنجانده شده است. در کنار این تغییر کمّی، نمایش دو فیلم در فضای آزاد، از انتقال اکران عمومی درون سالنی که روال همیشگی بود، به بیرون از آن خبر میدهد. افزون بر این، اعلام تمدید چارچوب زمانی اعمال محدودیتهای همگانی در زندگی روزمره از سوی جوزپه کُنته، نخستوزیر ایتالیا، در هفته گذشته، بسیاری از دستاندرکاران سینمای جهان و گردانندگان بازار بینالمللی فیلم را از شرکت در این جشنواره منصرف کرد. به این ترتیب به جرأت میتوان گفت که لیدو امسال، از شور و شوق و شکوه همیشگی جشنواره خالی است.
تغییر خط مشی
جابهجایی سیاست سینمایی فستیوال ونیز که در چند سال گذشته با جدیت دنبال میشد، یکی دیگر از تغییرات محسوس این دوره است: آلبرتو باربرا، مدیر هنری جشنواره، در چند سال گذشته میکوشید به قول خود، «هنر و گیشه» را به یکدیگر نزدیک کند و برای دستیابی به این هدف، بیشتر نمایش تولیدات سینمای هالیوود یا هالیوودنما را در بخشهای اصلی آن میگنجاند. از این رو فستیوال ونیز، اولین آدرس استودیوهایی بود که «فیلمهای اسکاری» تهیه میکردند و زمینه نامزدی بازیگران فیلم برای جوایز اسکار را با حرکت آنها بر روی فرش قرمز لیدو فراهم میآوردند. نمایش آثاری چون «لالالند» و «جوکر» در دو سال گذشته در این فستیوال، در چارچوب همین سیاست پیاده شد.
امسال ولی از آنجا که صنعت سینمای آمریکا به دلیلعدم توانایی دولت دونالد ترامپ در مهارکردن ویروس کووید – ۱۹ و افزایش روزافزون شمار مبتلایان در این کشور، هنوز نتوانسته است روی پای خود بایستد، تنظیم فیلمهای بخش مسابقه موافق خط مشی پیشین، با دشواریهایی روبهرو بود. از اینرو گردانندگان فستیوال، ناگزیر شدند پای جای پای مدیران جشنوارههای کن و برلین بگذرانند و از نمایندگان سینمای مؤلف جهان برای شرکت در جشنواره، دعوت کنند.
در بخش مسابقه اصلی جشنواره، تنها دو فیلم آمریکایی از دو کارگردان زن این کشور با عنوانهای «جهانی که میآید – مونا فستوولد» و «نومادیاند – کلو ژائو» به نمایش درمیآید. نقش اصلی در فیلم کلو ژانو، سینماگر چینیتبار آمریکایی، را فرانسیس مکدورماند، هنرپیشهای که سال پیش برای بازی در فیلم به یادماندنی «سه بیلبورد در خارج از ابینگ، میسوری» جایزه اسکار «بازیگر زن برتر» را از آن خود کرد، ایفا میکند.
باربرا و زنان کارگردان
حضور زنان سینماگر، امسال در بخش رقابتی فستیوال، برخلاف دهههای پیش، بسیار پررنگ است. مدیریت جشنواره ونیز در سالهای پیش، همواره به دلیلعدم توجه به آثار سینماگران زن و تحمیل «نگاه مردانه» به جهان سینما که در بهترین حالت در نمایش اشکال مختلف خشم و خشونت و سکس و خونریزی خلاصه میشد، مورد انتقاد قرار داشت. نقطه اوج «بیاعتنایی» باربرا در سال ۲۰۱۸، انتقادهای شدید نهادهای بینالمللی حامی حقوق سینماگران زن را به همراه داشت: در این دوره تنها یک فیلم در میان ۲۱ اثر بخش مسابقه، ساخته یک سینماگر زن بود؛ فیلم «نایتینگل» از جنیفر کنت، کارگردان استرالیایی.
باربرا، در واکنش به انتقادهای شدید این نهادها که راهکار تصویب سهمیهبندی را برای زنان در فستیوال مطرح میکردند، ضمن تکرار استدلال نخنماشده خود، گفت: «من هنگام انتخاب فیلم کیفیت کار را در نظر میگیرم، نه جنسیت کارگردان آن را.» کیل بوکنن، منتقد سینمایی نیویورکتایمز، درباره معیار «کیفیت» در فیلمها معتقد است که: «در خیلی از موارد کارهایِ مشابه ساخته دست زنان کارگردان در بازار هست، ولی ما هنوز به فیلمهایی که زنان میسازند، به اندازه فیلمهایی که مردان کارگردان تهیه میکنند، بها نمیدهیم.»
در حال حاضر، با وجود تلاش پیگیر این نهادها برای دستیابی به حق برابر در زمینه استفاده از امکانات تهیه فیلم، هنوز هم برخی از دستاندرکان سینما، از جمله مدیر ونیز، با این خواست مخالفت میکنند. باربرا در دوره یادشده، حتی تهدید کرد که اگر مخالفان بر خواست خود پافشاری کنند، از مدیریت فستیوال استعفا میدهد.
البته برخی از دستاندرکاران بانفوذ سینما، با این برخورد موافق نیستند. دیتر کاسلیک، مدیر هنری برلیناله، از جمله در آخرین سال مدیریت خود در سال ۲۰۱۹، جدیدترین فیلمهای هفت کارگردان زن جهان را به فستیوال دعوت کرد تا برای دریافت خرس طلایی، با ده همکار مرد خود رقابت کنند. رسانهها راز موفقیت او را «کنجکاوی موشکافانه به سبک آلمانی» عنوان کردند: «جوینده، یابنده است.»
کارگردانان زن، ناجیان فستیوال لیدو
امسال ظاهرا گردانندگان جشنواره ونیز، در غیبت سینمای هالیوود ناگزیر به کشف و جستوجو برای یافتن کارگردانان زن و فیلمهای «باکیفیت» آنان همت گماشتهاند و ۹ فیلم از ۱۸ عنوان شرکتکننده در بخش رقابت اصلی خود را به کارهای آنان اختصاص دادهاند: هیلال بایداروف (آذربایجان، با فیلم در میان دو مرگ) اما دانته (ایتالیا، با فیلم خواهران ماکالوسو)، نیکول گارسیا (فرانسه، با فیلم عاشقپیشگان)، سوزان نیچارلی (ایتالیا، با فیلم خانم مارکس)، مالگوزراتا ژموفسکا (لهستان، با فیلم دیگر دوباره برف نخواهد بارید)، یولیا فن هاینس (آلمان، با فیلم و فردا تمام دنیا)، یاسمیلا ژبانیک (بوسنی، با فیلم آیدا کجاست؟) و دو کارگردان آمریکایی مونا فستوولد و کلو ژائو، از جمله سینماگران زنی هستند که آثارشان در لیدو به نمایش درمیآید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یک فیلم ایرانی در بخش اصلی رقابت
«بچههای خورشید» ساخته مجید مجیدی، تنها فیلمی است از ایران که در بخش مسابقه با ۱۷ عنوان دیگر رقابت میکند. دو اثر دیگر ایرانی، در بخش افقهای فستیوال پذیرفته شده است: «دشت خاموش»، ساخته احمد بهرامی و «جنایت بیدقت» از شهرام مکری. این بخش که امسال نوزدهمین دوره خود را سپری میکند، مانند بخش «نوعی نگاه» فستیوال فیلم کن، به نمایش فیلمهایی اختصاص دارد که نگاهی تازه در سینما ارائه میکنند.
فیلم ۱۳۰ دقیقهای مجیدی که دهمین تجربه او است، با عنوان اصلی «خورشید»، سال گذشته در جشنواره فیلم فجر خوش درخشید. دستمایه فیلم برای تماشاگرانی که به سبک کار این کارگردان آشنا هستند، تازه نیست. او این بار نیز به سراغ مضمونی رفته است که پیشتر در پرداخت سینمایی آن تجربههای موفقی اندوخته است: کشمکشهای عاطفی – اجتماعی قهرمانان نوجوانی که با تلاشی شبانهروزی میکوشند، از موانع بیشمار سر راه خود عبور کنند و از پیچ و خمهای زندگیای سرشار از محرومیت، راهی بهسوی خوشبختی بگشایند.
«بچههای خورشید» هر چند به گیرایی و فشردگی فیلمهای پیشین مجیدی («باران»، «رنگ خدا» و «بچههای آسمان») نیست، ولی با این حال، توانایی او را در طرح سینمایی مسائل اجتماعی کودکان، نشان میدهد.
نسخه «بچههای خورشید» که در لیدو به نمایش در میآید، ظاهرا ۲۰ دقیقه کوتاهتر از نسخهای است که در فجر اکران شده است. شاید این فشردگی زمانی، بتواند ضعفهای فیلمنامه کممایه آن را که از نظر تصویری و روایتی، فاقد ظرفیت پرداختی پرکشش در ۱۳۰ دقیقه است، برطرف کند.
سینمای ایران در بخش افقها
«دشت خاموش»، پیش از نمایش در لیدو، در سال گذشته در بخش اصلی جشنواره سن سباستین نشان داده شد. این فیلم که در بستر داستانی عاشقانه، به روابط پیچیده زندگی کارگران با کارفرمایان یک کوره آجرپزی اوایل دهه ۵۰ میپردازد، به صورت سیاه و سفید تهیه شده است. بهرامی کار سینمایی خود را با بازیگری در فیلمهایی چون «تختهسیاه» آغاز کرده و «دشت خاموش»، پس از فیلم «پناه»، دومین تجربه کارگردانی او است.
«جنایت بیدقت»، چهارمین ساخته شهرام مکری است. در کاتالوگ فستیوال، درباره داستان و دستمایه فیلم آمده است:
«چهل سال پیش، در جریان اعتراضات خیابانی برای براندازی رژیم شاه در ایران، چند تن از تظاهرکنندگان به نشانه مخالفت با فرهنگ غربی چند ساختمان سینما را به آتش میکشند. در این وقایع، بنای سینماها ویران میشود. در یکی از این سینماها که در آن ۴۰۰ تن مشغول دیدن فیلمی بودند، علاوه بر خسارت مالی، خسارت جانی هم به بار میآید و فاجعه غمانگیزی رخ میدهد: اغلب تماشاگران طعمه آتش میشوند و زنده زنده میسوزتند.
ماجراهای فیلم «جنایت بیدقت»، هنگامی آغاز میشود که چهل سال از این واقعه گذشته است. در این زمان، چهار نفر در ایران امروز تصمیم میگیرند سینمایی را به آتش بکشند که در حال نشاندادن فیلمی درباره یک منبع حاوی مواد منفجره در محلی نامعلوم در زیرزمین است و این مخفیگاه، هنوز کشف نشده است.
فیلم این پرسش را مطرح میکند: آیا گذشته، در زمان حال تکرار میشود؟»
پایان بیبحران
هفتاد و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم ونیز که در تاریخ ۲ سپتامبر، پس از ۱۱ سال با فیلمی ایتالیایی گشایش مییابد، تا ۱۲ این ماه ادامه دارد: «پیوندها»، ساخته دانیل لوچتی، داستان تاثیر بحرانهای اجتماعی بر روابط چند زوج ساکن رم و ناپل را در سالهای دهه ۸۰ روایت میکند.
دستاندرکاران فستیوال، به گفته مدیریت هنری آن، هم امیدوار است که با پیاده کردن ابتکارات جدید و تغییر خط مشی خود، بتوانند بحران جهانگیر کرونا را دور بزند و یک دوره موفقیتآمیز دیگر را در کارنامهی جشنوارههای بحثبرانگیز و بهیادماندنی در ونیز ثبت کند.